بازی صد و بیست ودوم
اتل متل:
اتل متل از شعرهای قدیمی است؛ اگرچه شعر معروف آن، معنا و مفهوم هماهنگی ندارد؛ اما شعرهای جایگزینی برای آن گفته شده که هم اهنگین بوده و هم معنا و مفهوم دارد. در این بازی نفرات پاهایشان دراز کرده و یک نفر به عنوان اوستا شعر اتل متل را میخواند. اوستا با هر ضرب از آهنگ شعر، دستش را به ترتیب روی پاهای دراز شده میگذارد. آخرین ضرب روی پای هر کسی که تمام شد، باید آن پا را جمع کند. دوباره شعر از ابتدا خوانده میشود تا اینکه یک پا باقی بماند که صاحب آن برنده است. کسی که هر دو پایش جمع شود، بازنده است. خود اوستا هم میتواند پای خود را دراز کرده و همبازی بچهها شود. شعرهای اتل متل زیادی گفته شده که برخی طولانی هستند. آموزندگی این بازی به محتوای شعرهایش بستگی دارد. ما در اینجا دو نمونه از آن را میآوریم: الف) اتل متل یک مورچه
قدم میزد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد
پای اونو لگد کرد
مورچهٔ پا شکسته
راه نمیره نشسته
با برگی پاشو بسته
مورچه جونم تو ماهی
خوب میشه پات الهی
هاچین و واچین یک پاتو ورچین
ب) اتل متل مادرم
همیشه تاج سرم
اتل متل بابا جون
شمع و چراغ خونه
احترام هر دوشون باید یادم بمونه
اتل متل کلوچه غصه و غم چه پوچه
مهربونی قشنگه راه غمو میبنده
اتل متل رودخونه بچهٔ خوب درس خونه
سلام یادش نمیره نمرهٔ بیست میگیره
بچهٔ خوب تمیزه پیش همه عزیزه
اتل متل ریاضی آی بازی بازی بازی
حالا با ده شماره یک پاشو برمیداره
بعد هم اوستا از عدد یک تا ده میشمارد و با هر شماره دستش را روی یکی از پاها میگذارد. عدد ده به هر کدام از پاها که افتاد باید جمع شود.